امروز صبح با اجازتون ساعت 8 و نیم مادرم بیدارم کرد که ظهر مهمان داریم برو خرید... هیچی دیگه رفتم سیب زمینی و پیاز و فلفل دلمهای و هویج و گوجه و میوه ... خریدم بعد رفتم فروشگاه کوروش مرغ و ماهی و دوغ و شیر و پنیر و کره چند تا لواشک و آلوچه و آلبالو خشکه (برای خودم) خریدم و برگشتم تحویل مادر دادم و الانم در خدمت شما دوستان در حال خوردن چای و بیسکوییت مخصوصم هستم. میخوام نصف یه کتاب 800 صفحه ای رو امروز تموم کنم انشالله. باید این کار بکنم. من می تونم
یارای حرفم زدنم نیست...........برچسب : نویسنده : babakalam بازدید : 128